پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سبکهای یادگیری و سبکهای تفکر با سهلانگاری دانش آموزان متوسطه پسر شهر شبستر میباشد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع زمینهیابی و همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش موردنظر شامل کلیه دانش¬آموزان مقطع متوسطه شهر شبستر میباشد که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند كه از بين آنها 289 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به صورت نمونهگيري تصادفی خوشه¬ای انتخاب شده است.ابزار گردآوری داده¬ها سه پرسش¬نامه استاندارد می¬باشد. پرسشنامه سهلانگاری تحصیلی، پرسش¬نامه سبک های تفکر استرنبرگ – واگنر، سبکهای یادگیری گراشا. برای تعیین روایی از نظرات اساتيد صاحب نظر در اين زمينه استفاده شد. برای برآورد پایایی نيز از آلفای کرونباخ استفاده شده است که پایایی پرسشنامه به ترتیب 82/0، 85/0، 82/0بدست آمد. داده¬ها در دو بخش آمار توصیفی (جداول و نمودار) و آمار استنباطی (آزمون پیرسون و رگرسیون) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت نتايج بدست آمده نشان داد كه: سبکهای تفکر دانشآموزان قانونی بوده و سبکهای یادگیری دانشآموزان اجتنابی می باشد. میزان سهلانگاری دانشآموزان بالاتر از حد متوسط هست. سبکهای تفکر و سبکهای یادگیری سهلانگاری دانشآموزان را پیشبینی میکنند. بین سبکهای تفکر و سهلانگاری تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد. همچنین بین سبکهای یادگیری و سهلانگاری دانشآموزان رابطه وجود دارد.