این پژوهش با هدف تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر کاهش اضطراب و افزایش شادکامی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر شبستر انجام گرفت. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماري پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی در شهر شبستر در سال تحصیلی 1397-98 بود. براي انتخاب نمونه از روش نمونه گیري تصادفی خوشه اي چند مرحله اي استفاده شد. ابتدا از بین مناطق شهر شبستر چند مدرسه انتخاب شد و از بین مدارس، تعداد سه الی چهار کلاس به صورت تصادفی انتخاب شد و سپس از بین دانش آموزان، تعداد 40 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه، 1 گروه آزمایش(20 نفر) و 1 گروه کنترل (20 نفر) قرار گرفت. آزمودنیهاي گروه آزمایش (آموزش مهارتهای اجتماعی) به مدت 8 جلسه تحت آموزش قرار گرفت و در مقابل گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت کرد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه شادکامی آرجیل و لو (1989) بود. براي تجزیه و تحلیل فرضیه هاي پژوهش از روش آمار استنباطی آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش مهارتهای اجتماعی بر کاهش اضطراب دانش آموزان گروه آزمایش تاثیر دارد(05/0>p).آموزش مهارتهای اجتماعی بر افزایش شادکامی دانش آموزان گروه آزمایش تاثیر دارد(05/0>p).
هدف: این تحقیق به¬منظور بررسی اثر بخشی آموزش آشپزی بر سلامت روان و شادکامی زنان شهرستان شبستر صورت گرفته است. مواد و روش¬ها: این پژوهش نیمه آزمایشی می¬باشد و روش نمونه گیری به صورت نمونه در دسترس است. برای انجام این پژوهش در ابتدا 30 نفر از زنان شهرستان شبستر پرسشنامه سلامت عمومي و شادکامی آکسفورد را تکميل کردند و سپس آزمودنی¬ها به دو گروه 15 نفری آزمايش و کنترل تقسیم شدند. برای آزمودني¬هاي گروه آزمایش¬، آموزش آشپزی به مدت شش جلسه و یک اجرا در هر هفته به-صورت گروهی اجرا گردید و در پايان هر دو گروه پرسشنامه سلامت عمومي و شادکامی آکسفورد را دوباره تکميل کردند. برای تحلیل داده های این پژوهش ابتدا از روشهای آمار توصیفی( نمودارها،محاسبه میانگین، محاسبه فراوانی، انحراف استاندارد) استفاده شد و سپس برای آزمون فرضیه های این پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته¬ها: بین نمرات سلامت روانی و شادکامی¬، قبل و بعد از آموزش آشپزی نتایج معنا¬داری دیده شد، همچنین تـاثیرات معنا¬داری در مولفه¬های افسردگی، اضطراب و نارسا کنش¬وری پس از آموزش آشپزی مشاهده گردید. نتیجه: آموزش آشپزی می¬تواند برای بهبود وضعیت سلامت روان زنان شهرستان شبستر و همچنین افزایش شادکامی آنها مفید باشد.
دوران نوجوانی مهم ترین و حساس ترین دوران شکل گیری شخصیت فرد است بی توجهی به ان نتایج جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت زیرا پایه و اساس جامعه فردا را نوجوانان امروز تشکیل می دهند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر کاهش رفتارهای نابهنجار و طرحواره های ناسازگار اولیه در بین دانش آموزان دور دوم مقطع متوسطه شهر جلفا انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دور دوم مقطع متوسطه شهر جلفا در سال تحصیلی 96-95 تشکیل داده اند. نمونه آماری مطالعه 30 نفر دانش آموزان که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع اوری داده ها از پرسشنامه های مشکلات رفتاری وودورث (1998)، و طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و براون(2003) استفاده شده و جهت تحلیل داده از ازمون آماری تحلیل کواریانس و واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی در کاهش رفتارهای نابهنجار و طرحواره های ناسازگار اولیه دانش آموزان تاثیر دارد.
پژوهش حاضر با هدف، بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر کاهش تعلل¬گری و افزایش اشتیاق تحصیلی دانش¬آموزان مقطع ابتدایی انجام شد. روش انجام پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماري پژوهش، كليه دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی در سال تحصيلي 96-95 در شهرستان شبستر بودند و از این جامعه تعداد 30 دانش آموز مدرسه دخترانه شهید ابراهیمی شندآباد به طور تصادفي به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند كه 15 نفر در گروه آزمايشي و 15 نفر در گروه كنترل جايگزين شدند. قبل از اجرای برنامه آموزشی، دو گروه آزمایش و کنترل توسط پرسشنامه های استاندارد اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (۲۰۰۴) و تعلل ورزی تحصیلی سواری (1390) آزمون شدند، بعد برای گروه آزمایشی جلسات تفکر انتقادی طی 6 جلسه 5/1 ساعته آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. بعد از اجرای برنامه های آموزشی گروه آزمایش مورد آزمون قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تفکر انتقادی باعث کاهش تعلل گری و افزایش اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شد (001/0P<). بنابراین، به استناد یافته ها می توان گفت که آموزش تفکر انتقادی، می تواند در افراد این آمادگی را ایجاد کند که در مقایسه با قبل از آزمون متحول شوند و پدیده ها را به شیوه ای متفاوت ملاحظه کنند.
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر هیجان تحصیلی و کارکردهای اجرایی دانش آموزان دختر دوم متوسطه تبریز درسال تحصیلی 99-1398 انجام شده است. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و در دوگروه آزمایش و گروه کنترل با پیش آزمون وپس آزمون صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دخترشهرتبریز درسال تحصیلی 99- 1398به تعداد19500 بود.و به کمک نمونه آماری 40نفرانتخاب گردید که از این تعداد20نفر درگروه آزمایش و20نفر در گروه گواه قرارگرفتند و گروه آزمایش با بسته آموزشی فراشناختی برگرفته از طی 8جلسه 45 دقیقه ای آموزش دیدند.جهت بررسی هیجانات تحصیلی از پرسشنامه هیجانات تحصیلی پکران(2011) استفاده شد وبرای بررسی کارکردهای اجرایی از پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی(1392) استفاده شد.داده ها با استفاده ازآزمون های آماری موردنیاز ازجمله تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت.یافته هانشان داد در دانش آموزانی که آموزش دیده بودند(p<0/003 و f=0/084) نسبت به دانش آموزان گروه کنترل(p<0/002 و f=0/078) تغییراتی مثبت مشاهده گردید.
هدف اين پژوهش بررسي تاثیر آموزش مهارت¬های تفكر خلاق بر خودتنظیمی عاطفی و اشتیاق تحصیلی دانش¬آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهرستان شبستر در سال تحصیلی 1396-1395 می باشد. این پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمايشي و به صورت پيش آزمون ـ پس آزمون با گروه كنترل است. 97 دانش آموز از دو کلاس بصورت در دسترس، از دو مدرسه نمونه دولتی برهان-الدین شبستری و برهان¬الدین شبستری انتخاب و در دو گروه آزمایش (46 نفر) و گروه کنترل (51 نفر) قرار گرفتند. بعد از پيش آزمون، آزمون T براي اطمينان از عدم معناداري تفاوت بين دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. سپس در 8 جلسه، آموزش مهارت¬های تفكر خلاق بصورت یک پکیج آموزشی توسط پژوهشگر براي گروه آزمايش اجرا شد و گروه كنترل آموزشي دريافت نكرد. داده¬هاي حاصل از پيش¬آزمون و پس¬آزمون با آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد كه بین گروه آزمايش و گروه كنترل در نمره خودتنظیمی عاطفی با سطح اطمینان 95% با توجه به (0.655F=) و (0.420sig=) تفاوت معنی¬داری وجود ندارد. همچنین در نمره اشتیاق تحصیلی نیز با سطح اطمینان 95% و (3.225F=) و (0.076sig=) بدست آمده تفاوت معنی¬دار نمی¬باشد. فرضیه اصلی رد و فرضیه صفر قبول می¬شود. در نتیجه بین نمرات پیش¬آزمون و پس آزمون تفاوت معنی¬داری مشاهده نمی¬شود و آموزش مهارت¬های تفکر خلاق بر خودتنظیمی عاطفی و اشتیاق تحصیلی دانش-آموزان تاثیری ندارد.