هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر بخشی آموزش مهارت زندگی ارتقا دهنده حرکات ظریف شیوه مونته سوری بر افزایش تمرکز کودکان بیش فعال دختران دبستانی بو، لذا این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی بوده که به روش نیمه آزمایشی در سال 1397-1398 انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دختران دبستانی بیش فعال به تعداد 75 نفر تشکیل دادند که 20 نفر از کودکان به روش نمونه گیری در دسترس با ملاک انتخاب داشتن مشکل بیش فعالی و تمرکز از طریق پیش آزمون انتخاب شدند که بطور مساوی 10 نفره در دو گروه آزمایش و کنترل برای ارزیابی نقش متغیر مستقل قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه عصب شناختی کانرز و جهت تجزیه تحلیل داده ها از آمار پارامتریک و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر بخشی آموزش مهارت زندگی ارتقا دهنده حرکات ظریف شیوه مونتسوری بر افزایش تمرکز، توجه و ابعاد آن (توجه انتخابی، پایدار و انتقال توجه از یک محرک به محرک دیگر) و تقسیم توجه کودکان بیش فعال دختران دبستانی تأثیر دارد. بنابراین بر اساس نتایج بدست آمده از یافته های پژوهش می توان گفت که هر چه اثر بخشی آموزش مهارت زندگی ارتقا دهنده حرکات ظریف شیوه مونته سوری بهتر شود تمرکز و توجه کودکان بیش فعال دختران دبستانی نیز بهبود می یابد.
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر کاهش اهمال کاری و افزایش خودکارآمدی در بین بیماران قلبی بیمارستان شهید مدنی تبریز بود. در این پژوهش از روش نیمه تجربی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه بیماران قلبی بیمارستان شهید مدنی تبریز تشکیل دادند. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب شده و بصورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کلاس دیگر گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند روش اجرا بدین ترتیب بود که ابتدا برای هر دو گروه (آزمایشی و کنترل) پیش آزمون اهمال کاری تاکمن (1991) و خودکارآمدی سولیوان و همکاران (1998) اجرا شد، سپس طرح درس ۸ جلسه ای آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان برای گروه آزمایش اجرا شد بلافاصله بعد از اتمام آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان برای گروه آزمایش، پس آزمون اهمال کاری و خودکارآمدی برای هر دو گروه اجرا شد در نهایت با استفاده از آزمون کوواریانس به تحلیل یافته ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که استفاده از آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر کاهش اهمال کاری و افزایش خودکارآمدی بهطور معناداری مؤثر است (001/0p<) و می تواند باعث کاهش اهمال کاری و افزایش خودکارآمدی در بین بیماران قلبی بیمارستان شهید مدنی تبریز شود.
این پژوهش با هدف نقش فضای مجازی در افت تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم ناحیه 4 تبریز انجام گرفت. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع بنیادی و نحوه گردآوری داده ها تحقیق توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماري پژوهش کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم آموزش و پرورش ناحیه 4 تبریز در سال تحصیلی 99-98 به تعداد 4038 نفر در سه پایه دهم(1513)- یازدهم(1658) و دوازدهم(867) بودند. براي انتخاب نمونه از روش نمونه گیري تصادفی طبقه ای استفاده شد. که طبق جدول مورگان 380 نفر در سه پایه دهم(142)- یازدهم(156) و دوازدهم(82) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه گرایش به فضای مجازی یانگ (1996)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران(2004) و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی(سولمون و راث بلوم، 1984) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از spss.23 استفاده شد و برای پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون خطی ساده استفاده شد. نتایج نشان داد 1/33 درصد از واریانس افت تحصیلی، 8/27 درصد از واریانس اشتیاق تحصیلی و 7/53 درصد از واریانس اهمال کاری تحصیلی توسط فضای مجازی تبیین می شود.
اعتياد اختلالي با ماهيت مزمن و عودكننده ميباشد كه تهديدكنندهی سلامت و حيات بشري است با علم بر این موضوع که خصوصیات شخصیتی و ویژگی های روانی افراد از عوامل تاثیر گذار در تجربه مصرف و تجربه عود افراد می باشد لذا هدف این پژوهش بررسی وسوسهی مصرف مواد و ضعف روانی به صورت مقایسه ای در بین افراد دارای تجربه عود مصرف مواد و افراد تحت درمان بود. برای انجام پژوهش دو گروه 75 نفری از افراد تداومدهندهی درمان (سابقه عود درشش الی یکسال گذشته را نداشتند) و افراد دارای عود مصرف (سابقه عود داشتند) از بین معتادان مراجعه کننده به مراکز بازپروری آذربایجان شرقی به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. ابزار پژوهش در این تحقیق پرسشنامه عقاید وسوسهانگیز مصرف مواد برای سنجش وسوسه مواد و پرسشنامه MMPIفرم کوتاه برای سنجش ضعف روانی که یکی از مقیاسهای این آزمون است، استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که فرضیه¬های پژوهشی مورد تایید است. یعنی بین افراد دارای عود مصرف با افراد تداومدهندهی درمان از نظر وسوسهی مصرف مواد و ضعف روانی تفاوت وجود دارد و افراد دارای عود مصرف در مقایسه با افراد تداومدهندهی درمان برای مصرف مواد وسوسه بیشتر و ضعف روانی بیشتری را تجربه می کنند. از یافته های این پژوهش می توان در راستای برنامه ریزی و طرح ریزی مداخلات درمانی موثرتر بهره جست.
این تحقیق با هدف مقایسه سلامت روانی، سبک های اسنادی در دانش آموزان عادی و دانش آموزان با مشکلات یادگیری صورت گرفت. پژوهش حاظر از نظر هدف نیز از نوع پژوهش کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس متوسطه ناحیه یک تبریز در سال تحصیلی 1395-96 به تعداد 11352 نفر می¬باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش، تصادفی طبقه ای نسبتی بود. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد بدین ترتیب تعداد نمونه اماری دانش آموزان عادی 184 نفر و دانش آموزان با مشکلات یادگیری 196 نفر که در مجموع 380 نفر می¬باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شامل: پرسشنامه مشکلات یادگیری ویلکات و همکاران (2011) ، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1972) و پرسشنامه سبک¬های اسنادی استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون t مستقل نشان داد که بین سلامت روان در دانش آموزان عادی و دانش آموزان با مشکلات یادگیری تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0 > P). بین سبکهای اسنادی در دانش آموزان عادی و دانش آموزان با مشکلات یادگیری تفاوت معنی داری وجود دارد(01/0 > P).
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برخود تنظیمی هیجان در بین مادران کودکان کم توان ذهنی تبریز انجام گرفت. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش مادران دارای کودک کم توان ذهنی مراجعه کننده به بهزیستی تبریز بود. از بین مادران دارای کودک کم توان ذهنی مراجعه کننده به بهزیستی تبریز 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در قالب 15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه جایگذاری شد. همچنین آزمودنی ها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش مادران گروه آزمایش به منظور افزایش میزان خودتنظیمی هیجانی خود هر جلسه یک ونیم ساعت و هفته ای دوبار به مدت یک ماه آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی دیدند. و بعد از اتمام دوره آموزشی به پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی لارسن و پريز مايك(2000) پاسخ دادند. براي تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار استنباطی تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خود تنظیمی هیجان در بین مادران کودکان کم توان ذهنی تبریز تاثیر دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهي به عنوان يك روش درماني با تعديل هيجانات در ارتباط است. در برخي از مادران كودكان كم توان ذهني كه كمتر به حضور در جمع و فعاليتهاي جمعي به علت داشتن فرزند با كم تواني ذهني تمايل دارند، با ترويج علاقه به فعاليتهاي فردي و اجتماعي، مي توان در جهت ارتقاي سلامت روان آنها گام برداشت.