پایان نامه
بررسی تاثیر آموزش سبک فرزند پروری مقتدرانه بر میزان پرخاشگری و مهارت های زندگی دانش آموزان پایه اول ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان شبستر
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش سبک فرزندپروری مقتدرانه بر پرخاشگری و مهارت های زندگی دانش آموزان پایه اول شهرستان شبستر صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه اول شهرستان شبستر و مادران آنان به تعداد 557 نفر می باشد. 53 نفر به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه پرخاشگری شهیم و پرسشنامه مهارت های زندگی بود. داده ها با روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که آموزش سبک فرزندپروری مقتدرانه بر پرخاشگری تاثیر دارد. آموزش سبک فرزندپروری مقتدرانه بر مولفه های پرخاشگری (جسمانی، کلامی واکنشی و بیش فعال، رابطه ای) تاثیر دارد. آموزش سبک فرزندپروری مقتدرانه بر مهارت های زندگی در دانش آموزان تاثیر دارد. آموزش سبک فرزندپروری مقتدرانه بر مولفه های مهارت های زندگی (تصمیم گیری، حل مسئله و تفکر خلاق) در دانش آموزان تاثیر دارد.
بررسی تاثیر خدمات فرهنگی امداد بر افزایش میزان مشارکت والدین در فعالیت¬های تحصیلی فرزندان از دیدگاه خانوارهای کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان شبستر
بررسی تاثیر خدمات فرهنگی امداد بر افزایش میزان مشارکت والدین در فعالیت¬های تحصیلی فرزندان از دیدگاه خانوارهای کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان شبستر
بررسی تأثیر عوامل روانشناختی و فاکتورهای اجتماعی بر میزان بهره وری زنان شاغل در سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان شرقی
هـدف از انجـام پـژوهش حاضـر، بررسـي بررسی ارتباط بین عوامل روانشناختی و اجتماعی با بهره¬وری شغلی کارکنان زن سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان شرقی بود. جامعه آماری را کلیه کارکنان زنان شاغل در سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان شرقی در سال 1396 تشکیل دادند که از روی جدول مورگان 144 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی – اکتشافی و ابزار اندازه¬گیری پرسشنامه های بهره¬وری شغلی هرسی و گلداسمیت و عوامل روانشناختی اجتماعی نوردیک بود. جهت توصیف داده¬ها از آمار توصیفی و برای تحلیل آنها از آزمون¬های استنباطی؛ ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون متغیره گام به گام بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که بین عوامل روانشناختی و عوامل اجتماعی با بهره¬وری زنان ارتباط مثبت معنی¬دار وجود دارد (05/0>p). متغیرهای پیش بین (عوامل روانشناختی و عوامل اجتماعی) قادر به پیش بینی تمامی مولفه¬های بهره¬وری شغلی بودند. در حالت کلی می¬توان گفت با افزایش میزان امتیاز عوامل روانشناختی و اجتماعی، میزان بهره وری کارکنان زن می¬شود
بررسی تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر سازگاری و توانمندی روان شناختی دانش آموزان دختر دبیرستان نمونه کوثر خامنه
پژوهش حاضر با هدف، تبیین تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر افزایش سازگاری و توانمندی روانشناختی دانش آموزان دختر دبیرستان انجام شد. روش انجام پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماري پژوهش، دانش‌آموزان دختر دبیرستان نمونه کوثر خامنه در سال تحصيلي 96-95 بودند و از این جامعه تعداد 60 دانش آموز به طور تصادفي به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند كه 30 نفر در گروه آزمايشي و 30 نفر در گروه كنترل قرار گرفتند. قبل از اجرای جلسات مشاوره گروهی، دو گروه آزمایش و کنترل توسط پرسشنامه های استاندارد (1) سازگاری سینها و سینگ (1993) و (2) توانمندی روان شناختی اسپریتزر (1995) مورد آزمون قرار گرفت، سپس گروه آزمایش در معرض جلسات مشاوره گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل قرار گرفته در حالیکه گروه کنترل هیچ مشاوره ای دریافت نکرد. بعد از اجرای جلسات مشاوره گروهی، گروه آزمایش مورد آزمون قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مشاوره گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر افزایش توانمندی روانشناختی و مولفه های آن شامل (شایستگی، خودمختاری، مؤثر بودن و معناداری بودن) و سازگاری آموزشی و اجتماعی مؤثر است (0.05 P<) درحالیکه بر سازگاری عاطفی تأثیر ندارد (0.05 P>). آموزش تحلیل رفتار متقابل باعث افزایش سازگاری (سازگاری آموزشی، اجتماعی) و توانمندی (شایستگی، خودمختاری، مؤثر بودن و معنی داری بودن) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. اما در مولفه سازگاری عاطفی تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد
بررسی رابطه سبک های یادگیری و خودتنظیمی تحصیلی با انگیزش درس ریاضی و مقایسه آن در بین دانش آموزان دختر و پسر پایه¬ی نهم شهرستان شبستر
این پژوهش با هدف تعیین رابطه سبک های یادگیری وراهبردهای خود تنظیمی تحصیلی با انگیزش درس ریاضی دانش آموزان پایه ی نهم شهرستان شبستر صورت پذیرفت و روش تحقیق توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پایه ی نهم به تعداد، 988 نفر بودند. حجم نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان وبه روش نمونه گیری تصادفی ساده 278 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب وپرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و پرسشنامه انگیزش ریاضی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه وآزمون t مستقل مورد تحلیل قرارگرفتند. نتایج پژوهش نشان داد سبک های یادگیری (واگرا و جذب کننده) و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی تا حد زیادی توانست، انگیزش ریاضی دانش آموزان را پیش بینی کنند، و بین سبک های یادگیری واگرا و جذب کننده با انگیزش ریاضی رابطه مثبت و بین سبک های یادگیری همگرا و انطباق یابنده با انگیزش ریاضی رابطه منفی وجود داشت، همچنین بین خودتنظیمی و انگیزش ریاضی در بین دانش آموزان پسر رابطه مثبت و معناداری وجود داشت اما این رابطه در بین دانش آموزان دختر مشاهده نشد، واینکه هیچ تفاوتی بین راهبردهای خودتنظیمی وسبک های یادگیری و انگیزش ریاضی دانش آموزان دختر وپسر پایه نهم مشاهده نشد. در مجموع یافته های این پژوهش، توانایی سبک های یادگیری (واگرا و جذب کننده) و راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی در پیش بینی انگیزش ریاضی دانش آموزان و همینطور عدم وجود تفاوت بین دانش آموزان دختر و پسر پایه ی نهم از لحاظ سبک های یادگیری و راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و انگیزش ریاضی را مورد تأیید قرار داد.
بررسی رابطه بین ابعاد شخصیتی با انگیزش پیشرفت و تعلل‌ورزی تحصیلی در بین دانش‌آموزان مقطع دبیرستان شهرستان شبستر
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین ابعاد شخصیتی با انگیزش پیشرفت و تعلل‌ورزی تحصیلی در بین دانش‌آموزان مقطع دبیرستان شهرستان شبستر بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی می¬باشد. جامعه آماری پژوهش، کليۀ دانش‌آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهرستان شبستر تشکیل می‌دهند که از بین آن ها تعداد 400 دانش‌آموز دختر و پسر مقطع دبیرستان شهرستان شبستر با استفاده از روش نمونه‌گيري تصادفي خوشه‌ای انتخاب شدند و برای گردآوری داده¬ها از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ¬ي تعلل‌ورزی ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ سواری (1390)، مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس(1970) و پرسشنامه شخصیت نئو(1985) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده¬ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان نشان داد ابعاد شخصیتی(روان¬رنجوریی¬خویی و مقبولیت و وظیفه¬شناسی )می¬توانند انگیزش پیشرفت و تعلل¬ورزی تحصیلی دانش¬آموزان را پیش¬بینی کنند. لذا با عنایت به نقش ویژگی¬های شخصیتی در انگیزش پیشرفت و میزان اهمال¬کاری تحصیلی دانش¬آموزان در این رابطه، می¬توان با مداخله¬های موثر در ویژگی¬های روانی دانش¬آموزان به کاهش میزان اهمال¬کاری تحصیلی و ارتقاء انگیزش پیشرفت دست یافت.