هدف پژوهش حاضر "بررسی رابطهی بین هوش هیجانی و خودتنظیمی تحصیلی با انگیزش پیشرفت در بین دانشآموزان پسر مقطع متوسطه ناحیه 4 تبریز" بود. این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی با استفاده از روش توصیفی همبستگی بود. در این پژوهش جامعه آماری دانشآموزان پسر مقطع متوسطه ناحیه 4 تبریز بودند که تعداد آنها در سال تحصیلی 99-98 حدودا 500 نفر گزارش شد و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از بین مدارس این ناحیه، تعداد 150 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. با استفاده از پرسشنامههای استاندارد متناسب با متغیرهای پژوهش آزمون بعمل آمد و دادهها با روش تحلیل رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که هوش هیجانی و خودتنظیمی تحصیلی با انگیزش پیشرفت رابطه دارند. همچنین هر دو متغیر هوش هیجانی و خودتنظیمی تحصیلی با سطح اطمینان 95% می توانند انگیزش پیشرفت را پیش بینی کنند. بدین ترتیب استنباط می شود با افزایش میزان هوش هیجانی، انگیزش پیشرفت دانش آموزان نیز افزایش یابد. همچنین دانشآموزانی که خودتنظیمی تحصیلی بالایی دارند از انگیزش پیشرفت بالاتری برخوردار هستند.
تحقیق حاضر با هدف بررسی روابط ساده و چندگانه هیجان خواهی، ناگویی خلقی و ابراز وجود با آمادگی اعتیاد در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه 4 تبریز صورت گرفت. اين پژوهش با توجه به اهداف و فرضيه ها، يك پژوهش توصيفي از نوع همبستگي مي باشد. جامعه آماري پژوهش کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم آموزش و پرورش ناحیه 4 تبریز در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 4038نفر در سه پایه دهم(1513)- سوم(1658) – پیش دانشگاهی(867) بود. براي انتخاب نمونه از روش نمونه گیري تصادفی طبقه ای استفاده شد. که طبق جدول مورگان 380 نفر در سه پایه دهم(142)- سوم(156) – پیش دانشگاهی(82) انتخاب شد. ابزارهایی که برای تحقیق مورد استفاده گرفتند شامل: هیجان خواهی زاکرمن، ناگویی خلقی تورنتو، پرسشنامه ابراز وجود گمبریل و ریچی، پرسشنامه گرایش به اعتیاد میر حسامی بودند. برای تحلیل فرضیه و سوالات پژوهشی از روش همبستگی، رگرسیون چندگانه همزمان با نرم افزار spss.23 انجام گردید. نتایج تحلیل نشان داد که بین هیجان خواهی با آمادگی اعتیاد در بین دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد ( 0.01p < و 285/0r = ). بین ناگویی خلقی با آمادگی اعتیاد در بین دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد ( 0.01p < و 337/0r = ). بین ابراز وجود با آمادگی اعتیاد در بین دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد ( 0.01p < و 363/0r = ). همچنین ضریب رگرسیون هیجان خواهی(159/0= β)، ناگویی خلقی(236/0= β) و ابراز وجود (413/0= β) بر روی آمادگی اعتیاد با توجه به مقدار آزمون t معنادار بود و نشان داد که هیجان خواهی، ناگویی خلقی و ابراز وجود می¬توانند آمادگی اعتیاد را به طور معناداری پیش بینی نمایند
هـدف از انجـام پـژوهش حاضـر,بررسی عوامل فشارزای شغلی منابع انسانی و ارائه الگویی برای بهبود عوامل فشارزا در سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان شرقی بود. جامعه آماری را کلیه کارکنان شاغل در سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان شرقی در سال 1396 تشکیل دادند که از روی جدول مورگان 274 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی – اکتشافی و ابزار اندازه¬گیری پرسشنامه استرس شغلی اسپیل برگر بود. جهت توصیف داده¬ها از آمار توصیفی و برای تحلیل آنها از آزمون¬های استنباطی؛ ضریب همبستگی پیرسون، فریدمن، تحلیل عامل و تحلیل عامل تأییدی استفاده شــــد و نرم افزارهای spss18 و لیزرل بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که بین متغیرهای جنسیت، سن، مدرک تحصیلی و پست سازمانی با عوامل فشارزای شغلی ارتباط معنی¬داری وجود دارد (05/0>p). زنان و مدیران دارای مسئولیت بیشتر, استرس بالاتری را در برابر مردان تجربه می¬کنند. با افزایش مدرک تحصیلی و سن از میزان استرس کارکنان کاسته شد. مدل نهایی عوامل فشارزای شغلی نشان داد که عوامل مدیریتی، فیزیکی، شغلی و فردی به ترتیب اولویت، بیشترین تاثیرگذاری را بر استرس کارکنان دارند.
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای شخصیتی و هوش اخلاقی مجرمان براساس نوع جرم در تبریز بود. روش پژوهش از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماري تحقيق را کليه زندانیان تبریز با جرائم قتل، اعتیاد و سرقت می باشد. که از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تعداد 110 نفر انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد: بین ویژگیهای شخصیتی (روان آزدگی، برون گرائی، گشودگی، موافق بودن و با وجدان بودن) و میزان هوش اخلاقی براساس نوع جرمشان (مخدر، قتل و سرقت) تفاوت معناداری وجود نداشت. (05/0P>). نتیجه اینکه ویژگیهای شخصیتی و هوش اخلاقی نقش مهمی در پیشگیری از وقوع جرم ندارند.
این تحقیق با هدف پیش بینی آسیب پذیری روانشناختی بر اساس سبک های تفکر و نظم بخشی هیجانی در بین مادران دانش آموزان دوره دوم متوسطه شبستر انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان دختر و پسردوره دوم متوسطه منطقه شبستر به تعداد۲۲۶۰ نفر که می باشند که از این تعداد ۱۱۳۵ نفر مادر دختران و ۱۱۲۵نفر مادر پسران می باشند. همچنین برای انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای حجم نمونه ۳۲۷ نفر که ۱۶۴ مادر دختران و ۱۶۳ مادر پسران بودند، انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نظم بخشی هیجانی(گارنفسکی و همکاران،۲۰۰۱)، پرسشنامه آسیب پذیری روانشناختی(نجاریان و داوودي ،2001) و پرسشنامه سبک های تفکر(استرنبرگ و واگنر، 1994) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از 23 spss استفاده شد و برای پاسخگویی به فرضیه های پژوهش یک و دو(از همبستگی پیرسون) و برای فرضیه سوم نیز از روش رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد بین سبک های تفکر با آسیب پذیری روانشناختی در بین مادران دانش آموزان دوره دوم متوسطه شبستر رابطه وجود دارد(05/0>p). بین نظم بخشی هیجانی با آسیب پذیری روانشناختی در بین مادران دانش آموزان دوره دوم متوسطه شبستر رابطه وجود دارد(05/0>p). همچنین طبق نتایج رگرسیون،6/65 درصد از واریانس آسیب پذیری روانشناختی توسط سبک های تفکر و نظم بخشی هیجانی تبیین می¬شود.